به گزارش نهال نیوز به نقل از سایت 9 دی تغییر و دگر گونی سریع جهان و تحولات منطقه ای را جز با بصیرت آخرالزمانی نمی توان به درستی فهمید. حجت الاسلام علیرضا پناهیان طی یاد داشتی بسیار مهم برای هفته نامه وزین 9 دی پرده از حوادث بسیار خطیر و پر مخاطره منطقه ای و شرایط ظهور سفیانی بر می دارد :
یکی از دلایل مهم متوهم شدن انسان تصور باطل پیدا کردن از واقعیت های عالم علاقه های انسان است. انسان علاقه ها و دوست داشتنی هایی دارد که این علایق می توانند واقعیت را در ذهن او تغییر دهند تا جایی که دیگر واقعیت را درست نبیند. مثلا همه دوست دارند آدم خوبی باشند ولی یکی از نتایج وجود این علاقه در انسان این است که فثط دوست دارد آدم خوبی باشد ولی در این راه موفق نبوده است. ویا مانند فرد تشنه ای که در بیابان دنبال آب می گردد و سراب را آب می بیند. از طرف دیگر گاهی تنفر هم موجب می شود واقعیتها دیده نشود. مانند کسی که نسبت به دیگری تنفر دارد و عیبهایش را بزرگ می بیند و محسناتش را نمی بیند. چوناز او متنفر است دیگر نمی تواند او را درست ببیند. این تاثیری است که گرایش های آدمی روی درک و آگاهی های او ایجاد می کند. شخصیت خیال پرداز سیاسی فتنه که گویا دوست دارد در عالم یک کسی باشد اخیرا در بیانیه ای نوشته است ، آنچه مردم مصر انجام دادند از شورش های خیابانی جنبش سبز الهام گرفته اند!
در حالی که واضح است حرکت و قیام مردم مصر علیه یک حکومت آمریکایی است و همه عالم می دانند فتنه گران ایرانی در جهت خواست آمریکا عمل کردند. یکی از دلایل شورش آنان و فوران این آتشفشان همان ظلمهایی بود که حکومت مصر نسبت به مردم غزه انجام داد. شما که روز قدس می گفتید : «نه غزه ، نه لبنان» شما که همدست اسرائیل هستید ، مردم مصر چه ربطی دارند به شما؟ اگر آنها شما را بشناسند با همان دستی که سیلی به مبارک زدند به صورت شما هم خواهند نواخت.
یک زمانی مجاهدین خلق (منافقین) هم دوست داشتند که مردم با آنها باشند ، پس فکر می کردند مردم با آنها هستند و دچار توهم و خیالات شده بودند. این طبیعت بشر است که وقتی یک چیزی را دوست دارد ، واقعیتهای عالم را مطابق خیالات خود تصور می کند تنها راه نجات از توهمات صفای باطن و به کار گیری عقل است که بعضی ها از آن محرومند.
نظیر این توهمات آن است که بعضی ها هستند که دوست دارند ظهور عقب بیفتد و هر علامتی از علائم نزدیک بودن ظهور را می بینند ، می گویند نه اصلا معلوم نیست این همان علامت باشد. ممکن است ظهور دویست هزار سال دیگر اتفاق بیفتد. چون دوست ندارند ظهور به این زودی ها رخ بدهد بر اساس تخیلات خود آن را به تاخیر می اندازند. هر تحولی که در عالم و منطقه رخ می دهد و کاملا به حوادث قبل از ظهور شباهت دارد ، نگاه غیر آخرالزمانی می کنند. معلوم نیست چرا از نزدیک بودن ظهور احساس خطر می کنند؟ در تطبیق حوادث با پیشگویی های مربوط آخرالزمان باید دقت و احتیاط کرد ولی نه اینکه به طور کلی ذهنها را منصرف کنیم و تامل نکنیم.
اما نکته مهمی که در تحولات منطقه دیده می شود و می تواند از علائم نزدیک بودن ظهور باشد این است که استکبار جهانی مجبور شده است تا حدی خود را همراه این قیام ها نشان بدهد. نظام سلطه از یک زمانی متوجه شدکه دیگر با این دولت های فاسد منطقه نمی تواند به مطامع خود برسد. لذا شروع کرد به زدن ساز مخالف با این دولت ها و این حرکت را با مخالفت با صدام که مزدور خودشان بود آغاز کرد. در ارتباط با تونس و مصر نیز همراهی استکبار جهانی کم کم خود را نشان می دهد. آنها وقتی می بینند قدرت مقابله با این موج اسلامخواهی را ندارند به ناچار با آن همراهی میکنندتا در فرصت مناسب بر این موج سوار شوند و این حرکت را به سوی اهداف خود منحرف نمایند. وقتی میبینند دیگر نمی توانند عناصر وابسته به خودشان را در قدرت نگه دارند ، با قیام مردم همراهی می کنند تا قیام مردم را منحرف کنند. این مرحله اول ترفند آنهاست. حالا شما فکر می کنید مراحل بعدی چگونه عمل خواهند کرد؟ طبیعی است تا جایی پیش بروند که یک قیام اسلام خواهانه به ظاهر ضد استکبار را در منطقه شکل دهند و با تظاهر به اسلامگرایی و مبارزه با صهیونیزم ، ابتدا شکل ظاهری جغرافیای سیاسی خاورمیانه را بهم بریزند و سپس به قتل عام مسلمین اقدام نمایند. حتی شاید به ظاهر به اسرائیل هم حمله کنند!
تغییر نقشه خاورمیانه آرزوی آنهاست تا بتوانند در شرایط جدید بهتر به مطامع خود برسند و این کار را باید با نیرویی از میان خود مسلملنان انجام دهند.نیروهای غربی با حضور در منطقه نتوانستند کاری انجام دهند. و این وضعیت کاملا شبیه است به آنچه در باره سفیانی در روایات می خوانیم. ظهور سفیانی هم که از علائم قطعی ظهور است ، چنین پدیده ای است. حالا چرا باید این همه شباهت را بی دلیل انکار کنیم؟
استکبار جهانی با طی چند مرحله این هدف شوم خود را تعقیب می کند :
مرحله اول : با قیام های اسلامی و اسلام خواهی مردم منطقه همراهی می کند تا بتواند آنها را منحرف و به سمت منافع خود هدایت کند.
مرحله دوم : اینکه خودش هم در منطقه یک قیام راه بیاندازد. یک قیام اسلام خواهانه که باطنا به نفع اسرائیل است ولی ظاهرا علیه اسرائیل.
مرحله سوم : با همین قیام به ظاهر اسلام خواهانه توسط عناصر دست نشانده خود ، مسلمان ها را قتل عام کند. البته در اجرای این نقشه شوم تا حدودی موفق خواهند شد و زحماتی برای مسلمانان ایجاد خواهند کرد ولی به هیچ وجه جلوی نابودی استکبار و صهیونیسم و به عبارت دیگر تمدن غرب گرفته نخواهد شد. در این میان ایران اسلامی به عنوان امید و الگوی مسلمانان منطقه همواره پایگاهی ثابت و استوار در استکبار ستیزی و اسلام خواهی باقی خواهد ماند تا همانطور که امام راحل می فرمودند پرچم را به دست صاحب اصلی آن برسانیم. حالا متوهمین داخلی که هم پیمان متقلبین خارجی هستند حساب کار خودشان را بکنند.